معنی فارسی as-
B1به معنی 'به عنوان' یا 'چنانچه' به کار میرود و معمولاً برای نشان دادن دلیل یا وضعیت استفاده میشود.
Used to indicate a reason or conditional relationship.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
او ناراحت بود، همانطور که پیشبینی کرده بودم.
مثال:
She was upset, as I had predicted.
معنی(example):
او زود رفت، زیرا دیر شده بود.
مثال:
He left early, as it was getting late.
معنی فارسی کلمه as-
:
به معنی 'به عنوان' یا 'چنانچه' به کار میرود و معمولاً برای نشان دادن دلیل یا وضعیت استفاده میشود.