معنی فارسی ascendance
B2صعود، بالارفتن یا برتری یافتن در موقعیت یا مقام.
The act of rising or ascending; advancement in position or power.
- NOUN
example
معنی(example):
صعود او در شرکت چشمگیر بود.
مثال:
Her ascendance in the company was impressive.
معنی(example):
صعود فناوری جامعه را تغییر داده است.
مثال:
The ascendance of technology has changed society.
معنی فارسی کلمه ascendance
:
صعود، بالارفتن یا برتری یافتن در موقعیت یا مقام.