معنی فارسی ascescent
B2دارای حالتی از رشد به سمت بالا.
Ascending or rising; growing upwards.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاهان بالا رونده به سمت نور خورشید رشد میکنند.
مثال:
Ascescent plants grow towards the sunlight.
معنی(example):
طبیعت بالا رونده برخی از گلها شگفتانگیز است.
مثال:
The ascescent nature of some flowers is remarkable.
معنی فارسی کلمه ascescent
:
دارای حالتی از رشد به سمت بالا.