معنی فارسی ascetically
B1به شیوهای عابدانه، به شکل زندگی یا رفتار که در آن فرد خود را از لذتها و آسایشهای دنیوی بازمیدارد.
In a manner characterized by severe self-discipline and avoidance of all forms of indulgence.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور عابدانه زندگی میکرد و بر رشد معنوی خود تمرکز داشت.
مثال:
He lived ascetically, focusing on his spiritual growth.
معنی(example):
آنها بهطور عابدانه به تحصیلات خود اختصاص دادند.
مثال:
They ascetically devoted themselves to their studies.
معنی فارسی کلمه ascetically
:
به شیوهای عابدانه، به شکل زندگی یا رفتار که در آن فرد خود را از لذتها و آسایشهای دنیوی بازمیدارد.