معنی فارسی ascomycetous

B2

نوعی قارچ که می‌تواند در شرایط متنوعی رشد کند و در اکوسیستم‌ها به تجزیه مواد کمک کند.

Relating to a large group of fungi characterized by having their spores formed in an asci.

example
معنی(example):

قارچ‌های آسوماسیته برای تجزیه مواد ارگانیک اهمیت دارند.

مثال:

Ascomycetous fungi are important for breaking down organic matter.

معنی(example):

برخی از گونه‌های آسوماسیته در تولید غذا استفاده می‌شوند.

مثال:

Some ascomycetous species are used in food production.

معنی فارسی کلمه ascomycetous

: معنی ascomycetous به فارسی

نوعی قارچ که می‌تواند در شرایط متنوعی رشد کند و در اکوسیستم‌ها به تجزیه مواد کمک کند.