معنی فارسی asexually

B1

به‌صورت اَسِکْسِوال به نوعی از تعامل یا ارتباط اشاره دارد که جاذبه جنسی شامل آن نمی‌شود.

In a manner that does not involve sexual attraction or activity.

adverb
معنی(adverb):

In an asexual manner; without having sex.

مثال:

Amoebas reproduce asexually.

example
معنی(example):

او به‌صورت اَسِکْسِوال شناسایی می‌شود که او را راضی می‌کند.

مثال:

She identifies asexually, which makes her feel content.

معنی(example):

آنها یکدیگر را به‌صورت اَسِکْسِوال دوست دارند بدون نیاز به نزدیکی جسمی.

مثال:

They love each other asexually without the need for physical intimacy.

معنی فارسی کلمه asexually

: معنی asexually به فارسی

به‌صورت اَسِکْسِوال به نوعی از تعامل یا ارتباط اشاره دارد که جاذبه جنسی شامل آن نمی‌شود.