معنی فارسی ashore

B1 /əˈʃɔɹ/

به معنای در کنار یا به سمت ساحل است، معمولاً به جابجایی چیزها دریا به ساحل اشاره دارد.

On or to the shore, especially after being on water.

adverb
معنی(adverb):

On the land as opposed to onboard.

معنی(adverb):

On, or towards the shore.

مثال:

The canoe sailed ashore.

example
معنی(example):

قایق بعد از طوفان به سلامتی به ساحل آمد.

مثال:

The boat came ashore safely after the storm.

معنی(example):

آنها پس از ضربه موج، وسایل خود را در ساحل پیدا کردند.

مثال:

They found their belongings ashore after the wave hit.

معنی فارسی کلمه ashore

: معنی ashore به فارسی

به معنای در کنار یا به سمت ساحل است، معمولاً به جابجایی چیزها دریا به ساحل اشاره دارد.