معنی فارسی ashplants
B1نوعی درخت از خانواده زیتون که چوب آن معمولاً در ساخت مبلمان و وسایل چوبی استفاده میشود.
Types of trees belonging to the genus Fraxinus, known for their sturdy wood.
- noun
noun
معنی(noun):
An ash sapling.
معنی(noun):
A walking stick.
معنی(noun):
A stick kept for administering corporal punishment, a cane.
example
معنی(example):
درختان آش برای چوب منحصر به فردشان که در مبلمان استفاده میشود، شناخته شدهاند.
مثال:
Ashplants are known for their unique wood used in furniture.
معنی(example):
ما در باغ گیاهشناسی بسیاری از درختان آش را دیدیم.
مثال:
We saw many ashplants at the botanical garden.
معنی فارسی کلمه ashplants
:
نوعی درخت از خانواده زیتون که چوب آن معمولاً در ساخت مبلمان و وسایل چوبی استفاده میشود.