معنی فارسی asian

B1

آسیایی، به گروهی از انسان‌ها، فرهنگ‌ها و زبان‌هایی اطلاق می‌شود که در قاره آسیا وجود دارند.

Relating to the continent of Asia or its peoples.

example
معنی(example):

قاره آسیایی خانه فرهنگ‌های متنوعی است.

مثال:

The Asian continent is home to diverse cultures.

معنی(example):

غذاهای آسیایی شامل تنوع وسیعی از طعم‌ها هستند.

مثال:

Asian cuisine features a wide range of flavors.

معنی فارسی کلمه asian

: معنی asian به فارسی

آسیایی، به گروهی از انسان‌ها، فرهنگ‌ها و زبان‌هایی اطلاق می‌شود که در قاره آسیا وجود دارند.