معنی فارسی aslant
B1اسلانت، به معنای کج یا مایل است و به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی نسبت به خط عمود یا افق به سمت خاصی مایل است.
At an angle or slant; not vertical or horizontal.
- adjective
- adverb
- preposition
adjective
معنی(adjective):
Slanting
adverb
معنی(adverb):
At a slant
preposition
معنی(preposition):
Diagonally over or across
مثال:
Lay the gun aslant your lap.
example
معنی(example):
درخت بهسمت نور خورشید کج رشد کرد.
مثال:
The tree grew aslant towards the sunlight.
معنی(example):
او نردبان را بهصورت کج به دیوار تکیه داد.
مثال:
He placed the ladder aslant against the wall.
معنی فارسی کلمه aslant
:
اسلانت، به معنای کج یا مایل است و به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی نسبت به خط عمود یا افق به سمت خاصی مایل است.