معنی فارسی asomatophyte

B2

آزوماتوphyte به گیاهانی اطلاق می‌شود که فاقد ساختار مشخصی هستند و معمولاً به اشکال ساده و ابتدایی تشکیل می‌شوند.

A type of plant that lacks a well-defined structure.

example
معنی(example):

یک آزوماتوphyte گیاهی است که ساختار مشخصی ندارد.

مثال:

An asomatophyte is a plant that lacks a definite structure.

معنی(example):

برخی از قارچ‌ها به خاطر اشکال ساده خود به عنوان آزوماتوphyte شناخته می‌شوند.

مثال:

Some fungi are considered asomatophytes due to their simple forms.

معنی فارسی کلمه asomatophyte

: معنی asomatophyte به فارسی

آزوماتوphyte به گیاهانی اطلاق می‌شود که فاقد ساختار مشخصی هستند و معمولاً به اشکال ساده و ابتدایی تشکیل می‌شوند.