معنی فارسی assagaiing
B1اقدام به پرتاب نیزهای به نام آساگای به سمت هدف.
To throw a spear, specifically an assagai, typically used in hunting or combat.
- VERB
example
معنی(example):
شکارچی در علفهای بلند به شیر تیر میزد.
مثال:
The hunter was assagaiing the lion in the tall grass.
معنی(example):
آنها در حین نبرد به نیروهای دشمن تیر میزدند.
مثال:
They were assagaiing the enemy forces during the battle.
معنی فارسی کلمه assagaiing
:
اقدام به پرتاب نیزهای به نام آساگای به سمت هدف.