معنی فارسی assassinations
B1ترورهای انجام شده، به منظور اهداف سیاسی یا اجتماعی که به کشته شدن افراد منجر می‌شود.
Instances of assassinating, particularly of notable or significant individuals.
- noun
noun
معنی(noun):
The murder of a person, especially for political reasons or for personal gain.
مثال:
The assassination of the king occurred at night.
example
معنی(example):
در طول تاریخ، ترورهای معروف بسیاری وجود داشته است.
مثال:
Throughout history, there have been many famous assassinations.
معنی(example):
مطالعه ترورهای سیاسی، اطلاعات زیادی درباره تنش‌های سیاسی نشان می‌دهد.
مثال:
The study of assassinations reveals much about political tensions.
معنی فارسی کلمه assassinations
:
ترورهای انجام شده، به منظور اهداف سیاسی یا اجتماعی که به کشته شدن افراد منجر می‌شود.
