معنی فارسی assedation

B1

عملیه‌ای که در آن اطلاعات و داده‌های لازم گردآوری می‌شوند.

The process of gathering and providing necessary information or data.

example
معنی(example):

تأمین داده برای پروژه‌ای موفق حیاتی است.

مثال:

Assedation is crucial for a successful project.

معنی(example):

فرآیند تأمین داده به زمان و منابع نیاز دارد.

مثال:

The assedation process takes time and resources.

معنی فارسی کلمه assedation

: معنی assedation به فارسی

عملیه‌ای که در آن اطلاعات و داده‌های لازم گردآوری می‌شوند.