معنی فارسی assemblyman
B1نماینده مجلس، شخصی که به عنوان نماینده مردم در یک نهاد قانونگذاری ایالت فعالیت میکند.
A member of a legislative assembly, usually in a state or local government.
- noun
noun
معنی(noun):
A male member of an assembly.
معنی(noun):
A member of the lower house of certain US state legislatures.
example
معنی(example):
یک نماینده مجلس نماینده مردم در legislature ایالتی است.
مثال:
An assemblyman represents the people in the state legislature.
معنی(example):
نماینده مجلس در مورد قوانین جدید در جلسه شهر صحبت کرد.
مثال:
The assemblyman spoke about new laws at the town meeting.
معنی فارسی کلمه assemblyman
:
نماینده مجلس، شخصی که به عنوان نماینده مردم در یک نهاد قانونگذاری ایالت فعالیت میکند.