معنی فارسی assertable

B2

قابل بیان یا اعلام، به‌خصوص در مورد ادعاها یا اطلاعات.

Capable of being asserted or stated in a confident manner.

example
معنی(example):

این ادعا تحت چارچوب قانونی فعلی قابل بیان است.

مثال:

The claim is assertable under the current legal framework.

معنی(example):

این حقایق با مدارک کافی قابل بیان هستند.

مثال:

These facts are assertable with sufficient evidence.

معنی فارسی کلمه assertable

: معنی assertable به فارسی

قابل بیان یا اعلام، به‌خصوص در مورد ادعاها یا اطلاعات.