معنی فارسی assessory

B1

ابزارهای مکمل برای ارزیابی، که به ارزیابی کمک می‌کنند.

Supplementary tools or materials used to assist in the evaluation process.

example
معنی(example):

ابزارهای ارزیابی برای انجام ارزیابی ضروری هستند.

مثال:

The assessory tools are essential for conducting the evaluation.

معنی(example):

او از مواد ارزیابی برای پشتیبانی از استدلال خود استفاده کرد.

مثال:

She used assessory materials to support her argument.

معنی فارسی کلمه assessory

: معنی assessory به فارسی

ابزارهای مکمل برای ارزیابی، که به ارزیابی کمک می‌کنند.