معنی فارسی asseth

B1

ارزیابی کردن یا تعیین ارزش یا ریسک یک چیز.

To assess or evaluate something, especially in terms of value or risk.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند خسارات احتمالی پروژه را ارزیابی کنند.

مثال:

They decided to asseth the project's potential losses.

معنی(example):

نیاز به ارزیابی تمام خطرات پس از بررسی مشخص شد.

مثال:

The need to asseth all risks became apparent after the review.

معنی فارسی کلمه asseth

: معنی asseth به فارسی

ارزیابی کردن یا تعیین ارزش یا ریسک یک چیز.