معنی فارسی asseveratively
B2به معنای قاطع و محکم، در صورتی که فرد به طور جدی و بدون شک چیزی را بیان کند.
In a manner that emphasizes the truth of a statement or assertion.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور قاطع صحبت کرد تا نکته خود را تأکید کند.
مثال:
She spoke asseveratively to emphasize her point.
معنی(example):
در دادگاه، او به طور قاطع درباره آنچه دیده بود شهادت داد.
مثال:
In court, he testified asseveratively about what he witnessed.
معنی فارسی کلمه asseveratively
:
به معنای قاطع و محکم، در صورتی که فرد به طور جدی و بدون شک چیزی را بیان کند.