معنی فارسی assinego

B1

گروهی از کنش‌ها که با واژه‌ی assinego به معنای انتقال یا تغییر مالکیت یک چیز غیرمفید به کار می‌رود.

To transfer ownership of something, often used in a context of disposing or giving away possessions.

example
معنی(example):

من تصمیم گرفتم لپ‌تاپ قدیمی‌ام را assinego کنم.

مثال:

I decided to assinego my old laptop.

معنی(example):

او مبلمان استفاده نشده را assinego خواهد کرد.

مثال:

He will assinego the unused furniture.

معنی فارسی کلمه assinego

: معنی assinego به فارسی

گروهی از کنش‌ها که با واژه‌ی assinego به معنای انتقال یا تغییر مالکیت یک چیز غیرمفید به کار می‌رود.