معنی فارسی assisted immigrant

B1

مهاجری که در فرآیند مهاجرت و استقرار در کشور جدید حمایت و کمک دریافت می‌کند.

An immigrant who receives assistance in settling and integrating into a new country.

example
معنی(example):

مهاجر کمک‌دیده برای مستقر شدن در کشور جدید کمک دریافت کرد.

مثال:

The assisted immigrant received help to settle in the new country.

معنی(example):

برنامه مهاجران کمک‌دیده منابعی برای تازه‌واردان فراهم می‌کند.

مثال:

An assisted immigrant program provides resources for newcomers.

معنی فارسی کلمه assisted immigrant

: معنی assisted immigrant به فارسی

مهاجری که در فرآیند مهاجرت و استقرار در کشور جدید حمایت و کمک دریافت می‌کند.