معنی فارسی assonant
B2واژهای که به صداهای مشابه اشاره دارد، به خصوص در شعر و موسیقی.
A term referring to similar sounds, especially used in poetry and music.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شاعر از صداهای همصدا برای ایجاد اثر موسیقایی استفاده کرد.
مثال:
The poet used assonant sounds to create a musical effect.
معنی(example):
در موسیقی، فواصل همصدا میتوانند هارمونی اضافه کنند.
مثال:
In music, assonant intervals can add harmony.
معنی فارسی کلمه assonant
:
واژهای که به صداهای مشابه اشاره دارد، به خصوص در شعر و موسیقی.