معنی فارسی asteriscus
B1آستریسک، ساختاری ریز و ستارهای شکل که در برخی موجودات زنده یافت میشود.
A small star-shaped structure, often analyzed in biological studies.
- NOUN
example
معنی(example):
آستریسک یک ساختار کوچک به شکل ستاره است.
مثال:
The asteriscus is a small star-shaped structure.
معنی(example):
زیستشناسان آستریسک را به خاطر شکل منحصر به فردش مورد مطالعه قرار دادند.
مثال:
Biologists studied the asteriscus for its unique shape.
معنی فارسی کلمه asteriscus
:
آستریسک، ساختاری ریز و ستارهای شکل که در برخی موجودات زنده یافت میشود.