معنی فارسی astricts

B1

محدود کردن، به معنای کنش محدود کردن یا کاهش چیزی.

To impose restrictions on something or someone.

example
معنی(example):

کمیته مشارکت را به اعضای خاصی محدود می‌کند.

مثال:

The committee astricts participation to certain members.

معنی(example):

او افکارش را به یک بیان حداقلی محدود می‌کند.

مثال:

He astricts his thoughts to a minimal expression.

معنی فارسی کلمه astricts

: معنی astricts به فارسی

محدود کردن، به معنای کنش محدود کردن یا کاهش چیزی.