معنی فارسی astride
B2 /əˈstɹaɪd/با پاهای باز نشسته، به گونه‌ای که هر پا در دو طرف یک چیز قرار گیرد.
Seated with one leg on either side of something, often used to describe riding or positioning.
- adverb
- preposition
adverb
معنی(adverb):
With one’s legs on either side.
مثال:
The men ride their horses astride.
preposition
معنی(preposition):
With one’s legs on either side of.
مثال:
The boy sat astride his father’s knee.
example
معنی(example):
او بر روی اسب نشسته و آماده برای سواری بود.
مثال:
He sat astride the horse, ready for the ride.
معنی(example):
مجسمه فردی را نشان می‌دهد که بر روی یک حیوان بزرگ نشسته است.
مثال:
The statue depicts a figure astride a large beast.
معنی فارسی کلمه astride
:
با پاهای باز نشسته، به گونه‌ای که هر پا در دو طرف یک چیز قرار گیرد.
