معنی فارسی astrologically
B1به طرز نجوم شناسی، به نحوی که به علم نجوم مربوط باشد.
In a manner related to astrology.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بر اساس نقشه تولدش به صورت نجوم شناسی تصمیم میگیرد.
مثال:
She makes decisions astrologically based on her birth chart.
معنی(example):
از نظر نجوم شناسی، این ماه برای شروعهای جدید اهمیت زیادی دارد.
مثال:
Astrologically speaking, this month is significant for new beginnings.
معنی فارسی کلمه astrologically
:
به طرز نجوم شناسی، به نحوی که به علم نجوم مربوط باشد.