معنی فارسی astrologous

B1

مرتبط با نجوم، به خصوص در شکل‌گیری نگرش‌ها یا باورها.

Relating to astrology or having a quality connected with it.

example
معنی(example):

طبیعت نجوم شناسی باورهای او انتخاب‌های زندگی‌اش را شکل داد.

مثال:

The astrologous nature of her beliefs shaped her life choices.

معنی(example):

او به مشکلات با یک ذهنیت نجوم شناسی نزدیک می‌شد.

مثال:

He approached problems with an astrologous mindset.

معنی فارسی کلمه astrologous

: معنی astrologous به فارسی

مرتبط با نجوم، به خصوص در شکل‌گیری نگرش‌ها یا باورها.