معنی فارسی astronomic
B2نجومی به موارد و مسائل مربوط به علم نجوم و کهکشانها اشاره دارد، مانند اندازهها و مقیاسهای عظیم.
Relating to astronomy; often describing something vast or immense.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویدادهای نجومی میتوانند برای مشاهده شگفتانگیز باشند.
مثال:
Astronomic events can be stunning to observe.
معنی(example):
مقیاس نجومی جهان دشوار است که درک شود.
مثال:
The astronomic scale of the universe is hard to comprehend.
معنی فارسی کلمه astronomic
:
نجومی به موارد و مسائل مربوط به علم نجوم و کهکشانها اشاره دارد، مانند اندازهها و مقیاسهای عظیم.