معنی فارسی asymbiotic

B1

موجودات زنده‌ای که به صورت مستقل و بدون نیاز به دیگران زندگی می‌کنند.

Describing organisms that do not require a host relationship to survive.

example
معنی(example):

برخی باکتری‌ها asymbiotic هستند و به طور مستقل از میزبان‌ها زندگی می‌کنند.

مثال:

Certain bacteria are asymbiotic, living independently from hosts.

معنی(example):

ارگانیسم‌های asymbiotic بدون زندگی در ارتباط نزدیک با دیگران رشد می‌کنند.

مثال:

Asymbiotic organisms thrive without living in close association with others.

معنی فارسی کلمه asymbiotic

: معنی asymbiotic به فارسی

موجودات زنده‌ای که به صورت مستقل و بدون نیاز به دیگران زندگی می‌کنند.