معنی فارسی at random

B1

تصادفی، بدون ترتیب خاص یا برنامه‌ریزی.

In a random manner; without a specific order or method.

example
معنی(example):

او نامی را به صورت تصادفی از لیست انتخاب کرد.

مثال:

She picked a name at random from the list.

معنی(example):

اعداد به صورت تصادفی برای قرعه‌کشی تولید شدند.

مثال:

The numbers were generated at random for the lottery.

معنی فارسی کلمه at random

: معنی at random به فارسی

تصادفی، بدون ترتیب خاص یا برنامه‌ریزی.