معنی فارسی at that rate
B2با آن سرعت، به نسبت سرعت یا نرخ مشخص.
Indicating the speed or rate at which something will happen.
- IDIOM
example
معنی(example):
اگر به این طرز غذا خوردن ادامه دهی، به همان سرعت وزن اضافه خواهی کرد.
مثال:
If you keep eating like this, you will gain weight at that rate.
معنی(example):
ما پروژه را در آن سرعت تا هفته آینده تمام میکنیم.
مثال:
We will finish the project at that rate by next week.
معنی فارسی کلمه at that rate
:
با آن سرعت، به نسبت سرعت یا نرخ مشخص.