معنی فارسی at the same time
A2به معنای همزمان، دو یا چند عمل یا وضعیت که همزمان در حال رخ دادن هستند.
Simultaneously; during the same period or occurrence.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در همان زمان که یک شغل پارهوقت داشت، در حال درس خواندن بود.
مثال:
She was studying at the same time as working a part-time job.
معنی(example):
در همان زمان، او هم احساس هیجان و هم نگرانی درباره مسابقه داشت.
مثال:
At the same time, he felt excited and nervous about the competition.
معنی فارسی کلمه at the same time
:
به معنای همزمان، دو یا چند عمل یا وضعیت که همزمان در حال رخ دادن هستند.