معنی فارسی athwartwise
B1بهصورت عرضی، در جهت افقی، همچنین در بحث کشتیها نیز استفاده میشود.
In a direction that crosses from side to side.
- ADVERB
example
معنی(example):
کابل به صورت عرضی قرار گرفت تا از لغزش جلوگیری کند.
مثال:
The cable was positioned athwartwise to prevent sliding.
معنی(example):
او تخته را به صورت عرضی گذاشت تا ثبات بیشتری فراهم کند.
مثال:
He placed the board athwartwise to provide stability.
معنی فارسی کلمه athwartwise
:
بهصورت عرضی، در جهت افقی، همچنین در بحث کشتیها نیز استفاده میشود.