معنی فارسی athymy
B1آتیمی، نداشتن احساس و عواطف، به ویژه در شرایط روانی غیرعادی.
A condition characterized by lack of emotion or interest.
- NOUN
example
معنی(example):
آتیمی بیمار باعث شده بود که آنها نتوانند احساسات خود را بیان کنند.
مثال:
The patient’s athymy made it hard for them to express their feelings.
معنی(example):
آتیمی میتواند نشانهای از اختلالات خلقی مختلف باشد.
مثال:
Athymy can be a symptom of various mood disorders.
معنی فارسی کلمه athymy
:
آتیمی، نداشتن احساس و عواطف، به ویژه در شرایط روانی غیرعادی.