معنی فارسی atmos
B1جو، مجموعه گازهایی که اطراف یک سیاره یا ماه وجود دارد.
The envelope of gases surrounding the earth or another planet.
- NOUN
example
معنی(example):
اطلاعات اطراف ما برای زندگی ضروری است.
مثال:
The atmos around us is essential for life.
معنی(example):
آنها جو سیارات مختلف را مطالعه کردند.
مثال:
They studied the atmos of different planets.
معنی فارسی کلمه atmos
:
جو، مجموعه گازهایی که اطراف یک سیاره یا ماه وجود دارد.