معنی فارسی atomic spectrum
B1طیف اتمی، الگوی نوری که از انتقالات الکترون‌ها در اتم‌ها ناشی می‌شود و برای شناسایی عناصر به کار می‌رود.
The spectrum of frequencies of electromagnetic radiation emitted by atoms when electrons transition between energy levels.
- NOUN
example
معنی(example):
طیف اتمی یک عنصر فرکانس‌های نوری را که منتشر می‌کند، نشان می‌دهد.
مثال:
The atomic spectrum of an element shows the frequencies of light it emits.
معنی(example):
دانشمندان از طیف‌های اتمی برای شناسایی عناصر در ستاره‌های دور استفاده می‌کنند.
مثال:
Scientists use atomic spectra to identify elements in distant stars.
معنی فارسی کلمه atomic spectrum
:
طیف اتمی، الگوی نوری که از انتقالات الکترون‌ها در اتم‌ها ناشی می‌شود و برای شناسایی عناصر به کار می‌رود.
