معنی فارسی atour

B1

گردش، سفر برنامه‌ریزی شده به ویژه برای بازدید از مکان‌های مشخص.

A journey for leisure or education, often with a guide.

example
معنی(example):

راهنمای تور ما را در اطراف شهر می‌برد.

مثال:

The tour guide will take us around the city.

معنی(example):

آنها تابستان گذشته به یک گردش تاریخی رفتند.

مثال:

They went on a historical atour last summer.

معنی فارسی کلمه atour

: معنی atour به فارسی

گردش، سفر برنامه‌ریزی شده به ویژه برای بازدید از مکان‌های مشخص.