معنی فارسی atrabiliousness
B1حالت یا خلق و خوی غمگین و افسرده، که اغلب به تندخویی یا بدخلق بودن مرتبط است.
A state of gloomy or melancholic demeanor, often associated with irritability.
- NOUN
example
معنی(example):
سخت بودن برای او در دوستیابی ناشی از حالت غمگینی او بود.
مثال:
His atrabiliousness made it hard for him to make friends.
معنی(example):
او اغلب حالت غمگینی خود را در شعرهایش ابراز میکرد.
مثال:
She often expressed her atrabiliousness in her poems.
معنی فارسی کلمه atrabiliousness
:
حالت یا خلق و خوی غمگین و افسرده، که اغلب به تندخویی یا بدخلق بودن مرتبط است.