معنی فارسی atrail
B1آثاری که از گذشتن افراد در یک منطقه به جا مانده است.
The mark or track left as evidence of past movement, especially in natural settings.
- NOUN
example
معنی(example):
او از آثاری که کوهنوردان گذاشته بودند، پیروی کرد.
مثال:
She followed the atrail left by the hikers.
معنی(example):
اثر درخت در جنگل انبوه واضح بود.
مثال:
The atrail was clear in the thick forest.
معنی فارسی کلمه atrail
:
آثاری که از گذشتن افراد در یک منطقه به جا مانده است.