معنی فارسی atropinize

B1

عملی که در آن آتروپین به بیمار داده می‌شود تا به کنترل علائمی خاص کمک کند.

To administer atropine to a patient for therapeutic purposes.

example
معنی(example):

پزشکان ممکن است در شرایط اضطراری نیاز به آتروپینی کردن بیماران داشته باشند.

مثال:

Doctors may need to atropinize patients in emergency situations.

معنی(example):

آتروپینی کردن یک بیمار به معنای تجویز آتروپین برای اهداف درمانی است.

مثال:

To atropinize a patient is to administer atropine for therapeutic purposes.

معنی فارسی کلمه atropinize

: معنی atropinize به فارسی

عملی که در آن آتروپین به بیمار داده می‌شود تا به کنترل علائمی خاص کمک کند.