معنی فارسی attemptable
B1قابل تلاش بودن به معنای امکان تلاش برای انجام یک کار یا فعالیت است.
Capable of being attempted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کار به راحتی برای مبتدیان قابل تلاش است.
مثال:
This task is easily attemptable for beginners.
معنی(example):
هر چالش قابل تلاشی میتواند به رشد منجر شود.
مثال:
Any attemptable challenge can lead to growth.
معنی فارسی کلمه attemptable
:
قابل تلاش بودن به معنای امکان تلاش برای انجام یک کار یا فعالیت است.