معنی فارسی attenuant

C1

چیزی که تأثیر یک عامل را کاهش می‌دهد یا تضعیف می‌کند.

Something that reduces or weakens the effect of another factor.

example
معنی(example):

اثر تضعیف‌کننده درمان آن را قابل تحمل‌تر کرد.

مثال:

The attenuant effect of the treatment made it more tolerable.

معنی(example):

برخی داروها خواص تضعیف‌کننده دارند که عوارض جانبی را کاهش می‌دهند.

مثال:

Some drugs have attenuant properties that lessen side effects.

معنی فارسی کلمه attenuant

: معنی attenuant به فارسی

چیزی که تأثیر یک عامل را کاهش می‌دهد یا تضعیف می‌کند.