معنی فارسی attical
B2مرتبط با فضای آتیک که معمولاً در بالای یک ساختمان قرار دارد.
Pertaining to an attic or the upper space of a building.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معمار فضای آتیکالی را برای ذخیرهسازی اضافی طراحی کرد.
مثال:
The architect designed an attical space for additional storage.
معنی(example):
آنها ناحیه آتیک را به یک فضای دلپذیر برای مطالعه تبدیل کردند.
مثال:
They converted the attical area into a cozy reading nook.
معنی فارسی کلمه attical
:
مرتبط با فضای آتیک که معمولاً در بالای یک ساختمان قرار دارد.