معنی فارسی attinge

B1

مرتبط شدن، به موضوع یا زمینه‌ای اشاره کردن.

To touch upon or relate to a subject or topic.

example
معنی(example):

یافته‌های تحقیق به روش‌های مختلف انضباطی مربوط می‌شود.

مثال:

The research findings attinge on various disciplinary methods.

معنی(example):

ایده‌های او به فلسفه و روان‌شناسی مربوط می‌شود.

مثال:

Her ideas attinge to philosophy and psychology.

معنی فارسی کلمه attinge

: معنی attinge به فارسی

مرتبط شدن، به موضوع یا زمینه‌ای اشاره کردن.