معنی فارسی attomy
B1آتومی، راهحل خلاقانه و هوشمندانه برای مسائل مختلف.
A clever or inventive solution to a difficult issue.
- NOUN
example
معنی(example):
یک آتومی میتواند راهحلی هوشمندانه برای یک مشکل پیچیده باشد.
مثال:
An attomy can be a clever solution to a complex problem.
معنی(example):
یافتن یک آتومی نیازمند تفکر خلاق است.
مثال:
Finding an attomy requires creative thinking.
معنی فارسی کلمه attomy
:
آتومی، راهحل خلاقانه و هوشمندانه برای مسائل مختلف.