معنی فارسی attry

B1

attry، ابزاری برای اندازه‌گیری یا بررسی خواص خاص.

A tool or instrument used to measure or evaluate specific properties.

example
معنی(example):

او از یک attry برای اندازه‌گیری نیروهای اثرگذار بر روی جسم استفاده کرد.

مثال:

He used an attry to measure the forces acting on the object.

معنی(example):

دانشمند در سخنرانی‌اش درباره خواص attry صحبت کرد.

مثال:

The scientist discussed the properties of the attry in her lecture.

معنی فارسی کلمه attry

: معنی attry به فارسی

attry، ابزاری برای اندازه‌گیری یا بررسی خواص خاص.