معنی فارسی auctorizate
B1به معنای تأیید کردن یا مجاز دانستن، معمولاً در زمینههای قانونی.
To give official permission or approval.
- VERB
example
معنی(example):
کمیته باید این پیشنهاد را autorize کند تا بتواند ادامه یابد.
مثال:
The committee had to auctorize the proposal before it could proceed.
معنی(example):
برای autorize کردن تغییرات، نیاز به رأیگیری اکثریت بود.
مثال:
To auctorize the changes, a majority vote was required.
معنی فارسی کلمه auctorizate
:
به معنای تأیید کردن یا مجاز دانستن، معمولاً در زمینههای قانونی.