معنی فارسی audio

B1 /ˈɔ.di.oʊ/

صدا یا اصواتی که می‌توان آن‌ها را شنید، معمولاً در قالب ضبط‌شده.

Sound or sounds that can be heard, usually in recorded form.

noun
معنی(noun):

A sound, or a sound signal

adjective
معنی(adjective):

Focused on audible sound, as opposed to sight.

example
معنی(example):

من به گوش دادن به ضبط‌های صوتی آهنگ‌های موردعلاقه‌ام علاقه‌مندم.

مثال:

I love listening to audio recordings of my favorite songs.

معنی(example):

او نسخه‌های صوتی کتاب‌ها را به خواندن آن‌ها ترجیح می‌دهد.

مثال:

He prefers audio versions of books over reading them.

معنی فارسی کلمه audio

: معنی audio به فارسی

صدا یا اصواتی که می‌توان آن‌ها را شنید، معمولاً در قالب ضبط‌شده.