معنی فارسی audiotaped
B1عمل ضبط صدا روی نوار یا مدیاهای دیگر.
To record audio, particularly onto a tape or similar medium.
- verb
verb
معنی(verb):
To record onto audiotape.
example
معنی(example):
این سخنرانی برای دانشجویانی که آن را از دست داده بودند، ضبط صوتی شد.
مثال:
The lecture was audiotaped for students who missed it.
معنی(example):
او افکار خود را برای یک پادکست ضبط صوتی کرد.
مثال:
He audiotaped his thoughts for a podcast.
معنی فارسی کلمه audiotaped
:
عمل ضبط صدا روی نوار یا مدیاهای دیگر.