معنی فارسی auditioned

B1

آزمون دادن، فرآیندی که فرد در آن برای نمایش توانایی‌های خود در برابر گروهی از داوران یا انتخاب‌کنندگان تلاش می‌کند.

Past tense of audition; to have participated in a performance to show one's abilities for consideration.

verb
معنی(verb):

To evaluate one or more performers in through an audition.

مثال:

We auditioned several actors for the part.

معنی(verb):

To take part in such a performance.

مثال:

Several actors auditioned for the part.

example
معنی(example):

او برای نقش اصلی در موزیکال آزمون داد.

مثال:

She auditioned for the lead role in the musical.

معنی(example):

او هفته گذشته آزمون داد و امیدوار است که تماس دوباره بگیرد.

مثال:

He auditioned last week and is hopeful for a callback.

معنی فارسی کلمه auditioned

: معنی auditioned به فارسی

آزمون دادن، فرآیندی که فرد در آن برای نمایش توانایی‌های خود در برابر گروهی از داوران یا انتخاب‌کنندگان تلاش می‌کند.